حوزه 260 حکمت
حوزه 260 حکمت



سران يهودي دنيا عزم جدي بر نابودي هر عقيده اي دارند، آنان تمامي اصول و تئوريها را بهم مي ريزند، نظامها و حاكميت ها را لرزان مي سازند، خانواده ها را ويران و نقش مديريتي پدرها و مادرها را لگدمال مي كنند.



آنان تصميم گرفته اند كه به هيچ كس اجازه اظهار وجود ندهند، رسما اعلام مي كنند همه بايد تحت اداره يهود باشند، همه بايد به شنيدن صداي آنان عادت كنند. همه چيز را آنگونه كه خود مي پسندند، مي خواهند.



جوانان را در دنيايي از خيالات و اوهام شاعرانه گرفتار مي سازند و به وقت استيصال و سر خوردگي لحظه اي كه جوان به هر چيزي چنگ مي زند تا خود را از مهلكه نجات دهد، مذهب جعلي اي كه سران يهودي از پيش طراحي كرده اند در اختيار او مي گزارند.



بر اين اساس مي گوييم :



۱/ شيطان پرستي مذهبي است ساختگي كه توسط سران يهودي اي كه مديريت افكار و انديشه ها را در انحصار خود مي پندارند بوجود آمده است. يهود با صرف مبالغ هنگفت و با خدمت گرفتن هنرپيشگان، خوانندگان، نوازندگان، انتشار سي دي هاي آموزشي، مجلات، روزنامه ها و كاباره ها... در صدد پر كردن خلاء روحي و معنوي جوانان غرب و به تبع جوانان شرق برآمده است. تا جايي كه بگفته رئيس بيمارستان نوجوانان نيويورك، شيطان پرستي يكي از شايع ترين تهديداتي است كه در مقابل بچه هاي امروز قرار گرفته است.



پر واضح است وقتي كليسا نتواند در مقابل خواسته هاي معنوي جوانان الگوي مناسبي ارائه دهد، آناني كه خود را گرگ مي خوانند هدايت گله هاي گوسفند را بعهده خواهند گرفت. و كيست كه متوجه استخوانهاي شكسته كليسا نشده باشد.



رئيس بخش تحقيقات سري پليس ايالات متحده مي گويد : مي توانيد مرگ را در بيشتر كليسا ها لمس كنيد، چيزي براي ادامه حيات وجود ندارد.



۲/شيطان پرستي دنيايي را ترسيم مي كند كه هيچ روزنه اميدي براي آن متصور نيست. به همين جهت شيطان پرستي را جهان تاريك نيز ميگويند.



۳/شيطان پرستي آنگونه كه خود مي گويد حقيقتي را جستجو مي كند كه در اين جهان يافت نمي شود. خود كشي كه از موارد رايج اين آيين است، توجيهي اينگونه دارد :



اگر بپرسي چرا خودت را مي كشي ؟ مي گويد مي خواهم به حقيقت برسم و حقيقت در اين دنيا به دست نمي آيد.



پيامبر عزيز اسلام (ص) عبارتي دارد كه مي فرمايند : در آخر الزمان، دنباله روها از نابخردان پيروي مي كنند.



مذهب سازان عصر جديد بسيار زيرك هستند. آنان به اين حقيقت رسيده اند كه هميشه گروهي در دنيا وجود دارند كه از هيچ گونه استقلال فكري برخوردار نيستند و متاسفانه اين گروه كمتر به خردمندان تمايل دارند، بلكه ميل بيشترشان به كساني است كه هوي و هوس را سر لوحه كار خود قرار داده اند. پروتكل هاي دانشوران يهود به صراحت به تربيت و آموزش افراد اشاره دارد، مي گويد : تا زماني كه افراد جوامع مختلف مطابق الگو و انگاره هاي تربيتي ما دوباره تربيت نشوند، نمي توانيم برنامه هايمان را در اين گونه جوامع مطابق با روشي كلي و يكسان پياده كنيم. اما اگر برنامه ها را محتاطانه و توام با آموزش آغاز كنيم مي توانيم در كمتر از يك دهه منش و خلق و خوي سر سخت ترين افراد را تغيير داده و آنها را مانند افرادي كه از پيش مطيع ساخته ايم به زير سلطه خويش در آوريم.



۴/ به شيطان پرست تفهيم مي كنند كه دنياي شيطان پرستي زندگي در ميان لجن است و هيچ وقت نمي شود در لجن زندگي كرد و به لجن آلوده نشد و هيچ چاره اي براي پاك شدن نيست جر مردن و رهايي از اين دنيا.



۵/ به شيطان پرست مي فهمانند زندگي در اين دنيا بر پايه دروغ است و همه باورهاي مردم بر پايه همين دروغ شكل گرفته است، همه عادت كرده اند دروغ بگويند، لذا اگر حرف راست هم بزنيد كسي آن را باور نمي كند.



۶/ شيطان پرستي آييني است كه همه چيز را منفي ارائه مي دهد. آدم شيطان پرست عمر شب را بلند مي داند. او حتي خورشيد را مانع از تابش نور مي پندارد. آنان همه چيز را منفي مي خواهند، اگر به باغ سيب بروند همه سيب ها را كال مي بينند و اگر به تئاتر بروند همه بازيگر ها را لال مي پندارند. به شيطان پرست مي گويند چشمهايت را باز كن، فقط ببين. مغزت را ببند، فكر نكن. نقش تو، نقش تماشا چي تئاتر در اين دنياست.



آدم وقتي در دام ابليس هايي كه طراح و مديران اجرايي احكام شيطان پرستي اند قرار مي گيرد، به مثابه مواد خامي خواهد بود كه هر شكلي را اراده كنند، از او مي سازند.



پروتكلهاي دانشوران صهيونيسم جهت دادن به فكر و انديشه مردم غير يهودي را به كمك سخن پردازي و تئوريهاي وسوسه انگيز، كار متخصصان و مديران يهودي مي داند.



آنان آنچنان به تبديل آدمها مي پردازند كه بسياري از افراد از اينكه موجود ديگري شده اند كه خودشان نيستند، خبر دار نمي شوند.



حتي آناني كه فكر مي كنند مدير و طراح و برنامه ريز حداقل بخشي از شيطان پرستها هستند، تنها عاملي ناچيز و بي مقدارند كه كوركورانه در خدمت ابليس بزرگ قرار گرفته اند.



۷/ راهي كه براي شيطان پرست ترسيم مي كنند معجوني است كه هر آدم گرفتاري را به وحشي گري و نفرت سوق مي دهد. اولا راه نيست، كوره راه است. مسيري است كه به هيچ جا راه ندارد. بن بست است. رسما اعلام مي كنند ما به مقصد نمي رسيم. براي شيطان پرست تفهيم مي كنند جاده اي كه در آن قرار دارد پر از خط كشي هاي در هم و بر هم است. و او در يافتن راه خروج تا سر حد جنون و ديوانگي پيش مي رود و سر انجام مطمئن مي شود راه بازگشتي وجود ندارد.



۸/ احياء اخلاق مصيبت بار قوم لوط امروز از طريق گروههاي شيطان پرست و وابسطه به آن ترويج مي شود. پيشرفت هم جنس خواهي باور كردني نيست. حمايت مقامات ارشد كليساي انگليس، پارلمان اتحاديه اروپايي، انجمن اطلاعات جنسي و انجمن آموزش و پرورش ايالات متحده... ننگ آور است.



امروز ديگر صليب هاي وارونه، ستاره پنج پر، خفاش، صورتهاي نقاشي شده، ماسك هاي حيوانات درنده ي شاخ دار، برهنه پوشي... تنها نشانه ها و سمبل هاي شيطان پرستي نيست. عمده ترين نشانه شيطان پرستي را در تجاوز و قتل به ويژه در تجاوز به كودكان و نوجوانان به همراه قتل آنان بايد ديد. مدتي پيش روزنامه هاي آمريكا نوشتند جمعي شيطان پرست دستگير شدند كه نوجوانان و حتي كودكان را وحشيانه مورد تجاوز قرار داده و با ساتور تكه تكه مي كرده اند. استفاده افراطي از مشروبات الكلي، مواد مخدر، قرص هاي روان گردان و انرژي زا، استفاده و استعمال آلات مصنوعي، خوردن و آشاميدن ادرار و مدفوع... معجوني از بيماري هاي روحي، رواني و جسمي بخصوص بيماري هاي عفوني و ايدز را براي شيطان پرست ها به ارمغان آورده است. ايدز شايع ترين بيماري نزد شيطان پرستان است. و ۷۵ در صد عامل آلودگي شش هزار نفري كه روزانه مبتلا به اين درد بي درمان مي شوند انتقال از طريق تماس جنسي است.

رهاورد


نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 26 اسفند 1389برچسب:, توسط فاوا

مناظره زیبا با  خدا

گفتم : خسته ام
گفت: “از رحمت خدا نا امید نشوید .”(سوره زمر/آیه
۵۳)

گفتم:انگار مرا فراموش کرده ای ؟
گفت: ” مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم.”(بقرة/
۱۵۲

گفتم: تا کی باید صبر کرد؟
گفت: “تو چه می دانی ! شاید موعدش نزدیک باشد”(احزاب/
۶۳)

گفتم: تو بزرگی ونزدیکیت برای من کوچک خیلی دوره! تا ان موقع چکار کنم؟
گفت: ” کارهایی را که بهت گفتم انجام بده وصبر کن تا خدا خودش حکم کند.(یونس/
۱۰۹)

گفتم: تو خدایی وصبور ! من بنده ات هستم وظرف صبرم کوچک استیک اشاره کنی تمامه!
گفت: “شاید چیزی که تو دوست داری به صلاحت نباشد!.”(بقرة/
۲۱۶)

گفتم: اصلآ چطور دلت میاد؟
گفت: “خدا نسبت به همه ی مردم مهربان است”

گفتم: دلم گرفته
گفت: ” (مردم به چی دلخوش کردن؟) باید به فضل ورحمت خدا شاد باشند)”(یونس/
۵۸)

گفتم: اصلآ بی خیال!
گفت: “خدا آنهایی را که توکل می کنند دوست دارد.”(آل عمران /
۱۵۹)

گفتم: خیلی چاکریم ! ولی این بار انگار گفتی که حواست رو خوب جمع کن
گفت: ” بعضی از مردم خدا را فقط به زبان عبادت می کنند. اگر خیری به آنها برسد امن آ رامش پیدا می کنند واگر بلایی سرشان بیاید تا امتحان شوند رو گردان می شوند . به خودشان در دنیا وآخرت ضرر می رسانند.”(حج/
۱۱)

گفتم:چقدر احساس تنهایی می کنم
گفت: “من که نزدیکم”(بقره/
۱۸۶)

گفتم: تو همیشه نزدیکی من دور   کاش می شد به تو نزدیک شوم
گفت: “هر صبح وعصر پروردگارت را پیش خودت با تضرع و خوف و با صدای آهسته یاد کن و از غافلان مباش”(اعراف/
۲۰۵)

نا خواسته گفتم: الهی وربی من لی غیرک
گفت: “خدا برای بنده اش کافیست”(زمر/
۳۶)

گفتم در برابر این همه مهربانیت چه کنم؟
گفت: “ای مومنین! خدا را زیاد یاد کنید و صبح وشب تسبیحش کنید او کسی است که خودش و فرشته هایش برشما درود می فرستند تا شما را از تایکیها به سوی نور بیرون برند خدا نسبت به مومنین مهربان است.”(احزاب/
۴۱/۴۲/۴۳)

گفتم:غیر از تو کسی را ندارم
گفت: “از رگ گردن به انسان نزدیکترم.”(ق/
۱۶

 

 


نوشته شده در تاريخ 23 اسفند 1389برچسب:مناظره,خدا, توسط

 

 

نمادهای شیطان پرستی

 

در بررسي نمادهاي متعلق به شيطان‌پرستي خط بسيار روشني از ارتباط صهيونيسم و شيطانيسم به وضوح قابل مشاهده است .
در ذيل برخي از نمادها كه به عنوان نگين انگشتر، ‌گردنبند، تصاوير بر روي دست‌بندها، پيراهن، شلوار، كفش،‌ ادكلن، ساعت و ... درج شده و از جمله به ايران اسلامي نيز راه يافته است، مورد بررسي و معرفي قرار مي‌گيرد:
 


 
 
 
اگر نوشته وسط نماد يعني (Satanism) به معناي شيطان‌گرايي به همراه دايره حذف كنيم ، آن وقت يك ستاره پنج‌ضلعي بر جاي مي‌ماند كه همان نشانه ستاره صبح يا پنتاگرام (pentagram) باقي مي‌ماند .




اين سمبل نيز همان پنتاگرام است ، با فرق اينكه انواع آن گاه پنج‌ضلعي وارونه (snvertedpentagram) يا ديو (Buphomet) و به شكل در ميان نمادهاي شيطان‌پرستان به چشم مي‌خورد .




برخي از شيطان‌گرايان محدوده جغرافيايي «تحت سلطه» اين نماد و در واقع منطقه نفوذ شيطان‌گرايي را در نقشه ذيل توصيف مي‌نمايند . (محدوده در ايسلند و اروپا)

درميان پنتاگرا‌هاي قبلي تصوير سر يك بز تعبيه شده است كه اقدامي ضد مسيحي ، ‌به اين معناست كه مسيحيان معتقدند كه مسيح همچون يك بره براي نجات ايشان قرباني شده است و با توجه به اينكه ايشان بز را نماد شيطان و در برابر بره مي‌دانند اين آرم را انتخاب كرده‌اند.


يك سمبل با عنوان «شماره تلفن شيطان» توسط گروه‌هاي هوي متال وارد ايران اسلامي شده اما در حقيقت علامت انسان و نشانه جانور در ميان شيطان‌پرستان تلقي مي‌شود و براساس مكاشافات 13:18 « ...پس هر كس حكمت دارد عدد وحش را بشمارد ،زيرا كه عدد انسان است و عددش 666 است.»  از سال‌ها پيش تاكنون اين عدد با اشكال مختلف بر روي ديوارهاي شهرهاي بزرگ كشور مشاهده مي‌شد.
 



صليب وارونه (upside down cross ): اين نماد و حكايت از «وارونه شدن مسيحيت دارد» و عمدتا استهزا و سخره گرفتن اين دين  است. صليب وارونه در گردن بندهاي بسياري مشاهده شده و برخی خواننده‌هاي راك انواع مختلف آنرا به همراه دارند.





نماد صليب شكسته يا چرخ خورشيد (swastika or sun wheelc) : چرخ خورشيد يك نماد باستاني است كه در برخي فرهنگ‌هاي ديني همچون كتيبه‌هاي بر جاي مانده از بودايي‌ها و مقبره‌هاي سلتي و يوناني ديده شده‌است .

 لازم به توضيح است اين علامت سال‌ها بعد توسط هيتلر به كار رفت،‌ لكن برخي با هدف به سخره گرفتن مسيحيت اين سمبل را وارد شيطان‌پرستي كردند.




چشمي در حال نگاه به همه جا (All seeing Eye) : چشم در برخي نمادهاي روشنفكري نيز به كار مي‌رود. اما شيطان‌پرستي اعتقاد دارند چشم در بالاي هرم «چشم شيطان» است و «بر همه جا نظارت و اشراف دارد».
 اين علامت در پيشگويي،‌ جادوگري، نفرين‌گري و كنترل‌هاي مخصوص جادوگري مورد استفاده قرار مي‌گيرد. گفتني است اين نماد بر روي دلار آمريكايي به كار رفته است.





اين نمادها به انگليسي (Ankh) انشاء‌مي‌شود و سمبل شهوت‌راني و باروري است .
 اين نمادها به معناي روح شهوت زنان نيز تعبير مي‌شود . امروزه نماد «فمنيسم» در واقع يك نماد برداشت شده دقيقا از سمبل‌هاي شيطاني است.



پرچم رژيم صهيونيستي : قابل توجه جدي است كه رژيم صهيونيستي علاوه بر حمايت‌هاي آشكار و پنهان ،حتي از قرار گرفتن نماد رسمي كشور نامشروعش در كانون علائم شيطان‌گرايان نيز پرهيز ندارد .




ضد عدالت (Anti justice) : با توجه به اينكه تبر رو به بالا نماد عدالت در روم باستان به شمار مي آمده است شيطان‌پرستان تبر رو به پايين را با عنوان نماد ضد عدالت در راه پيمودن مسير تاريك انتخاب كرده‌اند .
 
همچنين گفتني است كه فمنيست‌ها از دو تبر رو به بالا به معني مادر‌سالاري باستاني استفاده مي‌نمودند.

 
 
سر بز (Goat Head): بز شاخدار، ‌بز مندس mendes (همان ba'al بعل خداي باروي مصر باستان)، ‌بافومت، خداي جادو، scapegoat (بز طليعه يا قرباني) اين يكي از راه‌هاي شيطان‌پرستان براي مسخره كردن مسيح است زيرا گفته مي‌شود كه مسيح مانند بره‌‌اي براي گناهان بشر كشته شد . همانطور كه در توضيح نمادهاي اول اشاره شد، ‌اين نماد تصوير كاملي است از بز قرار گرفته در نماد پنتاگرام.


 
 
 
 
هرج و مرج (Anarchy) : اين نماد به معناي از بين بردن تمام قوانين است و دلالت بر اين امر دارد كه « هر چه تخريب كننده است تو انجام بده » اين نماد عمدتا مورد استفاده عده ای از گروه‌هاي هوي‌متال است.





چشم شيطان (Aye of satan) :  اين نماد نيز به معناي چشم «شيطان و نظارت و اقتدار» است و كمتر شناخته شده است. 

قبادی


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 18 اسفند 1389برچسب:, توسط فاوا

این مطلب بر اساس دیدگاه دکتر عباسی و به منظور پاسخ تعدادی از دوستان که سوال کرده

بودند به شما تقدیم میگردد . در صورتی که سوال یا توضیحی در ارتباط با مسائل مختلف دارید

مطرح بفرمایید .در خصوص فایل های صوتی و تصویری نیز بزودی آپلود میکنم .

  دکتر حسن عباسی امکان بمباران نقطه‌ای تأسیسات را در سال‌های اخیر، با توجه به

استیصال آمریکا در برابر ایران، محتمل و عادی برآورد کرده است، اما هم‌چنان معتقد است که

جنگ تمام‌عیار میان آمریکا و ایران با شرایط موجود بعید است.

قبادی



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 18 اسفند 1389برچسب:, توسط فاوا

 


مقاله عروسک باربی از دکتر حسن عباسی به افشای سیاستهای ایالت متحده روی عروسک باربی و سوء استفاده ابزاری ایالت متحده از این عروسک میپردازد. در ادامه متن این مقاله را می خوانیم :


 پدیده عروسک باربی


در روش های تعلیم و تربیت، مهمترین و کلیدی ترین عامل، بحث «الگو سازی» است. هر سن و هر جنس، الگوی خاص خود را بر می تابد. در این میان مهمترین سن، دوران کودکی است. تربیت دوران کودکی توام با بهره گیری از الگوهای خاص و ویژه این دوران است. طبیعی است که الگوهای دوران کودکی به طور عمده از مولفه های عاطفی ....

 

دانلود

رهاورد

 


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 18 اسفند 1389برچسب:, توسط فاوا


            
            
 


نوشته شده در تاريخ دو شنبه 16 اسفند 1389برچسب:, توسط فاوا
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 11 اسفند 1389برچسب:, توسط فاوا

آنقدر زیرک بود که تمام سرویس‌های اطلاعاتی دنیا را به خود متوجه کرده بود

سیا، موساد و اینتلیجنت سرویس

همه و همه دنبال او بودند. و فقط یک عکس و یک نام از او داشتند.

نامی که در دنیا به «شبح» معروف بود.

شبح کسی نبود جز «عماد مغنیه»

عماد مغنیه

در سال 1962 در شهر صور در جنوب لبنان به دنیا آمد.

در خانواده‌ای مذهبی، پدر عماد همان شیخ زاهد لبنان آیت‌الله جوادمغنیه بود.

مادر و دو برادر او یعنی «فواد» و «جهاد» که آن دو نیز به شهادت رسیدند.

عماد درس خود را تا دبیرستان در ضاحیه شهر شیعه نشین جنوب لبنان ادامه داد، تا اینکه به دانشگاه AUB لبنان وارد شد.

رهاورد

جهت مطالعه روی عنوان ادامه ی مطلب کلیک بفرمایید



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 11 اسفند 1389برچسب:, توسط فاوا

تولیدی سایت گفتمان دینی


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 4 اسفند 1389برچسب:موسوی فتنه رهنورد بسیجی ژاله شهید بسیجی منافق, توسط فاوا

بسیج یعنی صفایی ندارد ارسطو شدن،خوشا پرگشودن پرستو شدن.



بسیج یعنی یه جنگ،هزاران حماسه.



بسیجی یعنی حاج همت،حاج احمد...یعنی هزاران پاک دیگر.



بسیجی یعنی ترکش درد و سکوت...یعنی تن،مین،پرواز یعنی ایثار.



بسیجی یعنی یه گردان لبخند،خنده،زیبایی،یعنی لطافت.



بسیجی یعنی تو حلالم کن برادر،خداحافظ،یعنی امروز ماندن،فردا پر گشودن...



او از یک نسل می گفت نه سوخته،بلکه سبز،سرخ.



او از هیجده ساله هایی می گفت که عبادت کرده بودند ،کوله بارشان پر بود.



از دخترانی می گفت که هم پای برادران و پدران خود جنگیدند.



آنان هم بسیجی بودند.
 

فقط میگویم خوش بحالشان ولی اگر امثال شهید همت ها ، چمران ها و مطهری ها بودند به نظرتان الان وضعیت

مملکت چه بود؟ آیا رهبر فرزانه این قدر پیر و شکسته می شد؟

رهاورد


نوشته شده در تاريخ سه شنبه 3 اسفند 1389برچسب:, توسط فاوا

   به نام خدای انتقام گیرنده

     دیر زمانی است که جالوتیان یهود فرامین داوود نبی (ع) را در چاه استکبار خود سرنگون کرده ، پیراهن ستاره ی

 شش پرش را به خون جهل گوسفندانه شان آغشته و به یعقوبیان دروغ می بافند...و آن را پرچم خود کرده اند!

دیر زمانی است که جالوتیان یهود ستاره ی شش پر داوود نبی (ع) را به مانند پتک فرعونیان بر سر شما می

کوبند...

      و شما خواهران و برادران فلسطینی به مانند داوود نبی (ع) بر پیشانی نحس استکبار جالوتیان سنگ می پرانید...

     دیر زمانی است که موسای فطرت به طور سینا رفته است و بی خبری در شهر جهالت یهود می چرخد...سامری

صهیونیزم آمده و گوساله اش با فریب زر و زور و تزویر، که بع بع اش گوش جهانیان را از شنیدن فریاد مظلومانه تان باز

داشته است!

     یهود خود و جهان را با بهانه های بنی اسرائیلی فریب داده است و نصیحت های هارون های جانشین دیگر راه به

جایی نمی برد...

     دیر زمانی است که فرعونیان یهود کودکانتان را به خاک و خون می کشند...غافل از کودکان دیگری که در دامان

سرزمین "فرعون رانان" رشد می کنند و با تمام کودکی شان سیلی محکم سنگ های خود را بر صورت نکبت یهود

می کوبند!

     دیر زمانی است که از درخواست موسی می گذرد: ای قوم من! با من همراه شوید تا سرزمین تان را دوباره به

دست آورید! و پاسخ قوم سست ایمانش که: ای موسی! تو و خدایت بروید و بجنگید! ما پس از پیروزی می آییم! و

غضب خداوند در جواب گستاخانه شان... چهل سال آوارگی در صحرا...

     آنها که اجدادشان از کمک به خودشان به رهبری موسای نبی (ع) پا پس کشیدند، نعمت های الهی را کفران

کردند و مغضوب الی الابد خدا شدند تا همیشه سرگردان بمانند، حال بعد از قرن ها به فکر افتاده و این بار به

سرکردگی طاغوت اعظم ، شیطان لعین بر شما یورش آورده اند....

باشد که سنگ های ید داوودی تان ستاره ی داوود را بشکند!

رهاورد


نوشته شده در تاريخ سه شنبه 3 اسفند 1389برچسب:, توسط فاوا

خوشا یاران کزین ویرانه رستند



زدل بند تعلقها گسستند



زمردى پشت شیطان درون را



چه زیبا در شبانگاهان شکستند



فریب این جهان و نفس خود را



نخوردند و زدام خویش جستند



زاین دنیاى بى مهر و محبت



گذر کردند و با پاکان نشستند



خوشا یاران که در عهد جوانى



کتاب پست خودبینى ببستند



به وقت وصل و پایان جدایى



توگوئى از شراب عشق مستند



خوشا یاران عهد خون و ایثار



که نیکوخویش بشکستندو رستند

رهاورد


نوشته شده در تاريخ سه شنبه 3 اسفند 1389برچسب:, توسط فاوا
 
      نیک آهنگ کوثر، کاریکاتوریست خارج نشین که از حامیان فتنه سبز است در اعتراض به
 
انفعال و ناکامی سران فتنه سبز در ایران، در جدید کارتون خود میرحسین موسوی و همسرش را به
 
تمسخر گرفته است.

      وی در کارتون خود موسوی را به تصویر کشیده که در حال کار با یک لپ تاپ آمریکایی(اپل) است

و اعلام می کند که : زهرا! همه می گویند کاری بکنیم! و همسرش(زهرا رهنورد) نیز در پاسخ

وی اعلام می کند که خوب یه مصاحبه با خودت بکن، بیانیه ای بده، ...

      این کارتون و اعتراضات دیگر حامیان خارجی و داخلی فتنه سال گذشته نشان از این دارد که عملا

عمر جنبش سبز و سران فتنه در ایران به پایان رسیده و هیچ یک از بیانیه ها و اقدامات اخیر آن ها

نیز چه در داخل کشور و چه خارج تاثیری نداشته و بعبارتی پایان عمر و خزان فتنه گران سر رسیده

است که اینگونه خارج نشینان و داخلی ها از بی تاثیر بودن اقدامات سران فتنه انتقاد می کنند و از

این افراد نا امید گشته اند.

 


نوشته شده در تاريخ دو شنبه 2 اسفند 1389برچسب:میرحسین منافق دشمن بیانیه مصاحبه زهرا رهنورد فتنه, توسط فاوا

رهبر ما به مسؤولی نیاز دارد که بداند بیانات ایشان را باید «سرلوحه» قرار داد، نه بر سر «لوح».

رهبر ما به مستمعی نیاز دارد که بداند سخنان رهبری معنایش چیست و چرا گفته می شود ؟و اگر این سخنان

درست است چرا درست است؟ (نه آن که قبل از شروع سخن، بداند که درست است! )

رهبر ما به «جان بر کف»ی نیاز دارد که بداند برای چه چیز جان خود را بر کف می گذارد؟

رهبر ما به دوستداری نیاز دارد که بداند بر جای پای رهبری باید -نه فقط «لب» بلکه - «پا» هم گذاشت .

رهبر ما به تحلیلگری نیاز دارد که بداند «حکم» رهبری حرف آخر است، اما «حرف» رهبری لزوما حرف آخر نیست.

رهبر ما به شعاردهنده ای نیاز دارد که بداند رهبر از «عمل» بیشتر از «شعار» خوشش میاید.

رهبر ما به نظاره گرانی نیاز دارد که به او خیره نشوند، چرا که دیده ی خیره شده، نه محل خیره شدن را به

وضوح می بیند و نه اطرافش را.

رهبر ما به منتقدی نیاز دارد که بداند «باید» انتقاد کرد، اما باید «خیرخواهانه» انتقاد کرد.

رهبر ما به مخالفی نیاز دارد که بداند مخالفت او مانعی بر سر راه رهبری در پیمودن راه حق ایجاد نخواهد کرد.

رهبر ما به موافقی نیاز دارد که بداند مخالف رهبری لزوما «ضد اسلام» نیست.

رهبر ما به دشمنی نیاز دارد که بداند دشمنی با او سودی ندارد.
 

خلاصه:  رهبر ما به کسی نیاز دارد که «بداند»


نوشته شده در تاريخ دو شنبه 2 اسفند 1389برچسب:رهبر مسؤول دوست جانم فدا حرف حکم اسلام عمل شعار, توسط فاوا

یادت میاد عجب روزائی داشتیم؟
با بعضیا چه ماجرائی داشتیم؟
***

***
یادم میاد یه “چیز” شبیه شیطون
زبونشم دراز و بند قیطون!
***
نشسته بود تو جلدِ چندتا آدم
تا کَر کنن گوش تمومه عالم
***
***
قصه کشک و دوغ زیاد میگفتن
از "چپ" و "راست" دروغ زیاد می گفتن
***
روده ی راست توی شکم نداشتن
دماغشون می سوخت و غم نداشتن
***
***
یادت میاد عجب روزائی داشتیم؟
با بعضیا چه ماجرائی داشتیم؟
***
یادم میاد نه غزه بود نه لبنان
کل وطن شدن فدای تهران!
***
شایعه های آنچنانی داشتن
با اَجنبی کلی تبانی داشتن
***
چه کشته ها که زندگی می کردن
چه گُنده ها که بندگی می کردن
***
عاطفه ی امام و اون سعیده
توسلی که بود خودش پدیده!
***
یادت میاد عجب روزائی داشتیم؟
با بعضیا چه ماجرائی داشتیم؟
***
خودم دیدم که آخرش چه ها شد
که فتنه گر "چیز" شد و کله پا شد
***
خوب میدونن کی هستن و چی هستن
خلاصه غم برک زدن نشستن
***
میکروبا جیم زدن عزا گرفتن
از خودشون درد و وبا گرفتن
***
آهای شما که اهل این دیارین
فتنه ی سبزو یادتون میارین؟
***


***
یادت میاد عجب روزائی داشتیم؟
با بعضیا چه ماجرائی داشتیم؟


نوشته شده در تاريخ دو شنبه 2 اسفند 1389برچسب:, توسط فاوا

فرمانده داشت با شور و حرارت صحبت می‌كرد. وظایف را تقسیم می‌كرد و گروه‌ها یكی یكی توجیه می‌شدند. یك دفعه یادش آمد باید خبری را به قرارگاه برساند. سرش را چرخاند؛ پسر بچه‌ای بسیجی را توی جمع دید. گفت: «تو پاشو با اون موتور سریع برو عقب این پیغام رو بده.»

لبخند

پسر بچه بلند شد. خواست بگوید موتورسواری بلد نیستم، ولی فرمانده آنقدر با ابهت گفته بود كه نتوانست. دوید سمت موتور، موتور را توی دست گرفت و شروع كرد به دویدن. صدای خنده‏ی همه‏ی رزمنده‌ها بلند شد.

• عراقی‌ها گشته بودند، پیدایش كرده بودند. آورده بودند جلوی دوربین برای مصاحبه. قد و قواره‌اش، صورت بدون مویش، صدای بچه‌گانه‌اش، همه چیز جور بود.

پرسیدند: «كی تو را به زور فرستاده جبهه؟»

گفت: «نمی‌آوردنم. به زور آمدم، با گریه و التماس.»

گفتند: «اگر صدام آزادت كنه چی كار می‌كنی؟»

گفت: «ما رهبر داریم هر چی رهبرمون بگه.»


نوشته شده در تاريخ دو شنبه 2 اسفند 1389برچسب:, توسط فاوا

 

نقل مى كنند: يك بهايى براى يك يهودى، حقّانيّت آيين خود را بيان مى كرد و از او
مى خواست كه بهايى شود، ولى هر چه براى او مى گفت، او ساكت بود، تا اين كه
روزى به يهودى اعتراض كرد كه چرا اين همه از حقّانيّت دين خود براى تو بيان مى كنم
ولى تو قبول نمى كنى و ساكت هستى؟ اين بار يهودى به او خنديد، بهايى گفت:
چرا مى خندى؟ يهودى پاسخ داد: از اين مى خندم كه مرا به دينى دعوت مى كنى
كه ما خود آن را ساخته و روى كار آورده ايم و از آن ترويج مى كنيم!
 


نوشته شده در تاريخ دو شنبه 2 اسفند 1389برچسب:, توسط فاوا

 

شب عملیات من جلو بودم و علی پشت سرم. به دو به سمت
خاکریز می رفتیم.



از زمین و آسمان آتش دشمن می بارید.

در یک لحظه کلاه از سرم افتاد.

علی داد زد: «کلاتو بردار!» خم شدم کلاه را بردارم که
حس کردم یک گلوله از لای موهایم رد شد و پوست سرم را
خراش داد!.



برگشتم به علی بگویم «پسر! عجب شانسی آوردم»

... گلوله توی پیشانی علی بود.


نوشته شده در تاريخ دو شنبه 2 اسفند 1389برچسب:, توسط فاوا